اندیشه‌ی امامت در گذر تاریخ

معمولاً هیچ علمی در خلأ به وجود نمی‌آید؛ بلكه علل و عواملی در پیدایش و گسترش آن نقش دارد و چه‌بسا در گذر تاریخ با ایجاد عاملی یا پیدایش زمینه‌ای با مسأله‌ای جدید روبه‌رو شده یا به مرحله‌ای تازه وارد شده است. علم كلام نیز چنین است و مانند دیگر علوم تاریخ‌مند است و مسیر تاریخی خاص خود را دارد و مراحل ادواری را طی كرده است. در میان متكلمان و دین‌پژوهان مسلمان توجه به این سیر با غفلت روبه‌رو شده است؛ هرچند در نیم قرن اخیر اقداماتی به انجام رسیده است. مهم آن است كه بی‌توجهی به سیر مباحث و مسایل كلام اسلامی درمواردی كلیت این علم یا برخی از مسایل و مباحث آن را با مشكل روبه‌رو می‌كند.

این نوشتار می‌كوشد با گزارشی اجمالی و گذرا و به جهاتی مستند به منابع امروزی ـ و البته با پشتوانه‌ی منابع اولی ـ به تاریخ‌مندی كلام و خصوصاً مسأله‌ی «امامت» بپردازد كه در این بین از نظرات شخصیت‌های غیرحوزوی یا متكلمان رسمی نیز استفاده شده است.

نوشتار حاضر نگاهی انتقادی به «بازخوانی امامت در پرتو نهضت حسینی» دارد که به‌طور خلاصه و گذرا و با نگاهی تاریخی بدان پرداخته است.

محمد صفر جبرئیلی