بدون تفکر بنیادین اسلامی می توانیم اسلام را بفهمیم؟

رییس محترم مرکز آموزش اندیشه های بنیادین (مآب) حجت الاسلام والمسلمین دکتر الهی راد در راستای تبیین محتوای علمی دوره های طرح ولایت در افتتاحیه دومین سال برگزاری دوره های طرح ولایت طلاب استان اصفهان بیان داشتند:
کاری که امام راحل (ره) در بحث انقلاب انجام دادند در ظاهر امر این است که  از دهه 40 کار را شروع نمودند ولی با توجه به شواهدی که بزرگان نقل می کنند کار دورتر از این زمان شروع شده بود.
مدل تشکیلاتی که امام بزرگوار از آن استفاده نمودند اهداف انقلاب فرهنگی در آن فهم آموز است. امام (ره) بدون هیچ سروصدایی تربیت نیروهای مدنظر خود را شکل دادند و برخی از حرف های انقلاب وامام توسط شاگردان ایشان به مردم رسیده است. این تربیت خاص شاگردان امام بود که ما الان شاهد شکل گیری انقلاب اسلامی هستیم.
مرحوم آیت الله خزعلی (ره)، آیت الله جنتی (حفظه الله) و آیت الله شهید جناب آقای سعیدی (ره) و دیگر بزرگوارانی که تربیت یافتگان مکتب امام بودند بیانات ایشان را در جامعه آرام آرام مطرح می کردند تا ثمره انقلاب به بار بنشیند.
رئیس مرکز آموزش اندیشه های بنیادین (مآب) حجت الاسلام جناب آقای دکتر الهی راد در ادامه بیان داشتند: براساس همین الگوی تشکیلاتی امام بزرگوار به نظر می رسد آنچه که خلاء بزرگ جمهوری اسلامی برای تحقق اهداف همه ی انبیاء و ائمه معصومین علیه السلام احساس می شود، مسئله تربیت عناصر انقلابی می باشد که بتوانند اهداف انقلاب را پیش ببرند. امام خمینی (ره)  انقلاب را تداوم حرکت انبیا و ائمه معصومین می دانستند و آنچه که ما مطالعه کردیم و می دانیم هیچ کدام از ائمه اطهار فرصت انقلاب اسلامی حاضر را نداشتند.
این انقلاب محصول تلاش تمام انبیاء و امامان معصوم علیه السلام است؛ لذا خدمت به این انقلاب عزیزمان، هیچ تفاوتی به خدمت حکومت امیرمومنان علیه السلام ندارد و بر اساس همین مبانی اندیشه اسلامی کار به جایی می رسد که خود حضرت امام در صحیفه خود می فرمایند: «امروز ما مواجه با همه قدرت ها هستيم و آنها در خارج و داخل دارند طرح ريزى مى ‏كنند؛ براى اينكه اين انقلاب را بشكنند و اين نهضت اسلامى و جمهورى اسلامى را شكست بدهند و نابود كنند. و اين يك تكليف الهى است براى همه كه اهمّ تكليف هايى است كه خدا دارد؛ يعنى، حفظ جمهورى اسلامى از حفظ يك نفر- ولو امام عصر باشد- اهميتش بيشتر است؛ براى اينكه امام عصر هم خودش را فدا مى‏ كند براى اسلام. همه انبيا از صدر عالَم تا حالا كه آمدند، براى كلمه حق و براى دين خدا مجاهده كردند و خودشان را فدا كردند.» (صحيفه امام؛ ج‏15؛ ص: 365)

استدلال امام خمینی (ره) این بوده که این همه انبیاء آمدند برای احیای اسلام و جان خودشان برای تحقق این هدف فدا نمودند. لذا جا دارد که حتی حضرت ولی عصر (عجج) جانشان را فدای انقلاب کنند.
در ادامه؛ ایشان در مورد اهداف انقلاب گفتند: این انقلاب اهدافی دارد که بسیار مقدس هستند اما باید به دست شما محقق شود. امروزه فضای فرهنگی کشور بسیار عوض شده است و ما باید پاسخگوی نیاز جوانان و مخاطبان جدید خود باشیم. همان گونه که مقام معظم رهبری (حفظه الله) بیان داشتند که سکولاریسم وارد حوزه های علمیه شده است و چنان نفوذ کرده است که عمامه به سرهای ما در داخل حوزه همان حرف های می زنند که غربی ها و غرب زده های ما  به زبان می رانند. ما قرار است اسلام و قرآن را معرفی کنیم، اما طلبه ای که خودش نسبت به فهم قرآن دچار شکاکیت می شود و به مادی گرایی و سکولاریسم می رسد که نمی توان اسلام را معرفی نماید. باور می کردید روزی طلبه های خودمان بگویند دین را چه به مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ؟!!
وقتی به حوزه های مختلف می رویم طلاب پایه های پایین الان سوالاتی از ما می پرسند که حجیت رجوع به قرآن را زیر سوال می برند. اعتبار قرآن را زیر سوال می برند.
چه پیش آمده که ما در حوزه نفوذ پذیر شده ایم؟!!
این استاد حوزه و دانشگاه در مورد علل نفوذ مباحث نسبی گرایی در بین طلاب حوزه های علمیه اظهار داشتند:
الان بحث ما این نیست که استاد معارفی را برای دانشگاه های خود تربیت کنیم، الان صحبت ما این است که چگونه خود ما نفوذ ناپذیر شویم.
ما الان دغدغه رفع شبه نداریم ما به دنبال بحث عمیق تری هستیم. اگر یک زمان مهندسی بخواهد ساختمانی را برای ما بسازد سوالاتی را ازما می پرسد و بعد از جوابی که از ما گرفت قدم بعدی آن به دنبال نقشه و تهیه مصالح مرغوب برای ساخت ساختمان مان می رود. اما اگر ما از مهندس بخواهیم که به دلیل ملاحظاتی که داریم به جای زیر بنا اول طبقه دهم را بساز بعد زیربنا و طبقات اول را بسازد! آیا مهندس قبول می کند؟!! برای چه قبول نمی کند؟!!
عموماً علوم تجربی ما به این دلیل کارآمد هستند که سه دلیل مشخص را رعایت می کنند:
اول؛ بنیادین فکر می کنند، اول واحد های پیش نیاز را یاد می گیرند و بعد به دنبال دروس تخصصی رشته خود می روند.
دوم؛ مستحکم فکر می کنند، با فرمول و محاسبه دقیق کار را می بینند.
سوم؛ نظام مند و ارگانیک عمل می کنند و می دانند اطلاعاتی را که فرا می گیرند به هم پیوسته هست و نظامند به آن ها دست پیدا می کنند.
بنابه همین سه دلیل هست که مهندس ساختمان، قبل از زیربنا به سراغ طبقه دهم برای ساخت ساختمان نمی رود.
خوب همین را در علوم اسلامی یعنی پایه همین معارف و اندیشه اسلامی که خودمان فرا می گیریم و به دیگران آموزش می دهیم کجاست؟
پایه و تفکر اسلامی از کجا شروع می شود؟
آیا بدون تفکر بنیادین اسلامی در قدم اول می توانیم اسلام را بفهمیم؟
دروسی که به عنوان عقاید اسلامی به ما می دهند الان دیگر کافی نیست چون در زمان حاضر به راحتی عصمت ائمه را زیر سوال می برند، نمونه اش را هم در همین حوزه ها  طلبه ای را دیده ایم که عضو خبرگان رهبری می شود به پست های سیاسی هم می رسد و صریحاً می گوید فردا روزی اگر امام زمان (عجج) ظهور کنند، ایشان هم قابل نقد هستند و باید پاسخگو باشند.
این نقطه ضعف حوزه های علمیه است که با جریان نفوذ، سکولاریزه می شوند.
حجت الاسلام دکتر الهی راد در مورد اینکه چگونه نیاز جوانان و نوجوانان خود را از بُعد مباحث اسلام شناسی می توانیم پاسخ دهیم گفتند:
در قرآن آیه شریفی هست در مورد همین بحث؛ سوره ابراهیم آیات 23 تا 25: (وَ أُدْخِلَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ تَحِيَّتُهُمْ فِيها سَلامٌ «23»
و كسانى‌كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند، به باغ‌هايى كه از زير درختانش نهرها جارى است داخل شوند آنان با اذن پرودگارشان براى هميشه در آن خواهند بود و تحيّت آنان به يكديگر سلام است.
أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ «24»
آيا نديدى كه خداوند چگونه مثل زده؟ كلمة طيّبه (سخن وايمان) پاك همانند درختى پاك است كه ريشه‌اش ثابت و شاخه‌اش در آسمان است.
تُؤْتِي أُكُلَها كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّها وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ «25»
(شجرة طيّبة) با اذن پروردگارش، همواره ميوه مى‌دهد و خداوند براى مردم مثل‌هايى مى‌زند، باشد كه به ياد آرند و پند گيرند. )

سه ویژگی در این آیه موجود است.
1-    اصلها ...، یعنی اول دین ریشه دارد.
2-    ثابت ...، این پایه و ریشه ثابت و مستحکم است.
3-    فرعها فی السماء ...، از دل همین ریشه و ساقه شاخ و برگ هایی می رویندو ثمر می دهند.
هر موقع به دین اینگونه نگاه کردیم می توانیم این ثمرات عظیم را ببینیم که در ادامه آیه به آن اشاره شده است. و اما کلمه ناپاک و خبیث یک روز این طرف می رود و یک روزی به آن طرف خودش را می کشاند که امروزه از این دست افکار و اشخاص زیاد اطرافمان داریم.
ثابت قدم ها چه کسانی هستند؟ اگر مباحث و حرف های ما ثابت و مستحکم نباشد و ریشه در زمین نداشته باشد ثابت قدم نخواهیم شد. فرقی هم نمی کند حزب اللهی باشیم، طلبه یا دانشجو باشیم وقتی ریشه ها ثابت نباشد  به مشکلاتی که امروزه شاهد آن هستیم دچار خواهیم شد.
دوره ی طرح ولایتی که امروز در حال افتتاح آن هستیم حول همین سه محور ایجاد و مستحکم شده است.
اولاً از تفکر بنیادین در آن استفاده شده است یعنی وقتی وارد دوره می شویم تمام پیش فرض های ذهنی خود را باید کنار بگذارید.
ثانیاٌ به صورت مستحکم و مستدل جمع آوری و تالیف شده اند.
ثالثاٌ، یک منظومه فکری اسلامی است که مدعی هستیم به صورت نظام مند مبانی شش گانه طرح ولایت چیده و نوشته شده شدند که کتاب های دوره  به ترتیب معرفت شناسی، خدا شناسی، انسان شناسی، فلسفه اخلاق، فلسفه حقوق و فلسفه سیاست می باشند.
طلاب بزرگوار در این دوره خوب مسلح شوید، بدون تفکر اسلامی امروزه نمی توانیم از دین خود دفاع کنیم.
ما امروز از فلسفه ای دفاع می کنیم که بدون پیش فرض از گزاره های یقینی شروع می کند و به گزاره های غیر یقینی و محکم می رسد و آنجاست که خود فلسفه در مقابل مقام قرآن زانو می زند و این افتخار فلسفه اسلامی است.
رئیس محترم مرکز آموزش اندیشه های بنیادین (مآب) در مورد دغدغه ایجاد همچین دوره ای اظهار داشتند:
دغدغه طرح ولایت مسئله رفع و پاسخ به یک شبهه نبوده و نیست که این موضوع از نظر ما در درجه چندم اهداف قرار می گیرد. نظام فکری وقتی شکل گرفت دیگر لازم نیست استاد همراه شما طلاب یا دانشجویان باشد تا بتوانید به شبهات روز پاسخ دهید، خود شما بر اساس نظام فکری که برایتان شکل گرفته بدون پیوست استادتان می تواند به سوالات و شبهات مطرح شده پاسخ مستحکم و مستدل بدهید.
برای تحقق همین منظور  طلاب عزیز و بزرگوارانی که در این دوره ها شرکت می کنید احساس تکلیف های غیر این را کنار بگذارید، یکبار برای همیشه تلاش کنید این نظام فکری برایتان شکل بگیرد که لازمه آن خوب درس خواندن است، دقیق وارد مباحثه ها وارد شدند هست و از اساتید خود بخواهید و آنگاه ذهنتان خودش فعال می شود شبهات جدید را پاسخ می دهید.
این استاد حوزه دانشگاه در مورد سوالی که راجع به  محتوا دوره مطرح شد و تلقی بعضی از اشخاص که می گویند این کتاب های طرح ولایت آثار علامه مصباح یزدی (دامت برکاته) هست!، پاسخ دادند: این از اساس غلط و دروغ است.
ایشان گفتند: ادعایی که ما در همه محافل در مورد محتوای علمی کتب طرح ولایت مطرح می کنیم این است که این محتوا محصول تفکرات علامه بزرگوار طباطبایی (ره)، آیت الله شهید استاد مطهری (ره) و حضرت استاد علامه مصباح یزدی (حفظه الله) می باشد. خود شما می توانید منابع کتاب را نگاه کنید، از المیزان هست، آثار منتشر شده علامه مطهری هست، از کتب علامه مصباح یزدی آورده ایم از آثار ارزشمند حضرت استاد جوادی آملی ( حفظه الله ) و حضرت آیت الله سبحانی (حفظه الله) نیز در کتاب ها استفاده شده است. در واقع مسئله این است که مولفین کتاب های طرح ولایت تمام تلاش خود را انجام داده اند بهترین استدلال ها و مفاهیم موجود را گردآوری کنند تا مباحث قوی را به مخاطبان خود برسانند.
حجت الاسلام دکتر الهی راد در مورد سوالی که راجع به نسبت آثار علامه شهید مرتضی مطهری (ره) و محتوای طرح ولایت چیست؟ آیا آثار ایشان منظومه فکری این کتاب های طرح ولایت را ندارند توضیحاتی را دادند.
ایشان گفتند: اساساٌ آثار آیت الله مطهری (ره)  اصلا در این فضا بحث هایشان را ارائه نمی کنند، شما بگردید مباحث استاد را مطالعه کنید. این مباحث برای قبل از انقلاب در مورد فضاهای ان زمان یعنی کمونیست و ملی گرایی که شکل گرفت از سخنرانی های ایشان پیاده سازی شده است. از طرفی بعضی از مباحثی که در کتب مبانی اندیشه اسلامی آورده ایم اصلاً در آثار علامه مطهری (ره) وجود ندارند، البته از مباحث مربوطه در سرفصل هایمان از آثار و استدلال های استاد در کتاب هایمان آورده ایم.
ایشان طرح ولایت  نظامند را ابتکاری از جانب علامه مصباح یزدی (حفظه الله)  معرفی کردند:
به نظر من ابتکاری که جناب استاد مصباح انجام داد، مجموعه تلاش های علمی علامه طباطبایی (ره) و علامه مطهری (ره) و خودشان را در یک نظام فکری و منظومه فکری طراحی کردند و از هر بزرگواری که بتواند این نظام فکری را به هم بزند استقبال می کنیم.

رئیس مرکز مآب ارتباط محتوایی این شش کتاب را اینگونه شرح دادند:
کتاب آخر دوره نامش، فلسفه سیاست می باشد. وقتی در هرج و مرج روزمره زندگی اجتماعی قرار می گیریم چه کسی حق حکومت و اجرای قانون اسلامی را دارد، خوب الان حق چیست؟ حقی که مدعی آن هستند مطرح می شود که قبل از کتاب فلسفه سیاست ما باید به کتاب فلسفه حقوق بپردازیم تا حق و باید و نباید را متوجه شویم؛ خوب حالا ملاک باید و نباید های حق چیست؟ ملاک خوب و بد بودن چیست؟ غربی ها می گویند ملاک خوبی و بدی خود آن ها هستند که این نتیجه اش می شود نسبیت گرایی اخلاقی که بحث بسیار مهمی است که در کتاب فلسفه اخلاق می خوانیم.
حالا این نظام اخلاقی برای چه کسی مطرح می شود؟ بله درست است انسان، این باید ها و نباید ها برای انسان است که اینجاست ما باید قبلا از کتاب فلسفه اخلاق به کتاب انسان شناسی بپردازیم.
خوب حالا اگر می خواهیم به انسان بپردازیم این انسان وابسته هست یا مستقل؟ آیا می رسیم به خدا؟ این خدا کامل است یا نیست؟ اینجاست که باید کتاب خدا شناسی را قبل از انسان شناسی مطالعه کنیم.
الان شناخت خود خدا چگونه شکل می گیرد، خود "شناخت" را چگونه بشناسیم که مباحث درس شکل بگیرد؟ اینجاست که قبل از کتاب خدا شناسی باید اول کتاب معرفت شناسی را تدریس کنیم.
پایان/.