شهود یکی از راههای مهم معرفت دینی شمرده میشود. برخی مصادیق این راه در معرفت دینی عبارتاند از:
1. علم حضوری به خدا
یکی از معرفتهای دینىِ ناظر به حوزۀ عقاید، معرفت به خداوند است. علم معلول به علت هستیبخش خود، از مصادیق علم حضوری است. با توجه به اینکه خداوند متعال آفریننده و هستیبخش دیگر موجودات است، به او علم حضوری داریم. شهود یکی از راههای معرفت دینی است که با آن، به خداوند متعال معرفت داریم. این معرفت، بسته به مرتبۀ وجود عالِم، مراتبی دارد، و در افراد عادی بسیار ضعیف است. به همین سبب، بیشتر معرفتهای ما در بارۀ خداوند از نوع علم حصولی است.
۲. مکاشفه درباره امور دینی
حالت کشف و شهودی که در شرایط خاص رخ میدهد، مکاشفه نام دارد. این گونه مکاشفهها ممکن است دربردارندۀ پیامی دینی، یعنی یکی از عقاید یا مقررات دینی باشد؛ مانند آنکه عبادتی خاص در حالت مکاشفه به فردی القا شود.
۳. الهام
گاه ممکن است آموزهای دینی به فرد الهام شود. هر چند معنای لغوی الهام، القای مطلبی بر قلب کسی است، بنا بر معنای اصطلاحی، این راه مخصوص اولیای معصوم الهی است؛ مانند الهامی که به حضرت خضر یا حضرت مریم علیهماالسلام شد.
۴. وحی
یکی از مصادیق دیگر شهود در معرفت دینی، راه وحی است. مقصود از وحی، در اصطلاح علوم دینی، نوعی الهام است که به القای پیام رسالت به پیامبران الهی اختصاص دارد.
دربارۀ وحی، دو جهت را میباید از هم متمایز ساخت: جهت نخست، علم پیامبر به خود پیام رسالت است، که بیواسطه برای او حاصل میشود، و به آن، علم حضوری دارد؛ جهت دوم، علم پیامبر به چیزی است که وحی از آن حکایت میکند، همچون علم به واقعهای تاریخی، یا یکی از دستورهای دینی، که علمی حصولی است. از باب نمونه، وقتی داستان حضرت یوسف علیهالسلام به پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله وحی میشود، علم پیامبر به معانی و الفاظ، حضوری است، ولی علم ایشان به اشخاص و وقایعی که این داستان به آنها اشاره دارد، حصولی است.
درباره ارزش معرفت دینی مبتنی بر شهود، گفتنی است که ادراکات شهودی از اقسام علم حضوری، و دارای بالاترین مرتبه از ارزش شناختاند. البته باید توجه داشت که مقصود از ادراک شهودی، خود شهود است، که برای شهودکننده رخ میدهد، نه علم حصولی همراه آن، و نه گزارش آن شهود، که برای دیگران نقل میشود. اما ارزش معرفتشناختی علمهای حصولی همراه با این شهود، وابسته به آن است که از هر تفسیری خالی باشند؛ و ارزش گزارش این علم برای دیگران، افزون بر این، به ارزش نقل این گزارشها وابسته است. بنا بر این معرفتهای دینیای که با شهود دریافت شدهاند، مانند علم حضوری به خدا، بالاترین درجۀ ارزش را دارند. همچنیناند مکاشفههای مربوط به امور دینی که با ریاضتهایی برای افراد خاص حاصل میشوند، و نیز الهاماتی که به اولیای معصوم الهی میشود، و وحی که به پیامبران الهی نازل میشود.
گرچه همۀ این معرفتها از سنخ شهودند و در خود آنها خطایی رخ نمیدهد، آنچه موجب تفاوت این مصادیق در ارزش معرفتشناختی آنها میشود، حکایتی است که برخی از آنها از امری دیگر دارند. مثلاً ممکن است پیامی دینی، از راه کشف، برای فردی عادی معلوم شود، یا پیامبر یا امام پیامی را از راه وحی یا الهام دریافت کنند. در اینجاست که تفاوت ارزش این راهها آشکار میشود؛ زیرا مهمترین ویژگی معرفتشناختی الهام و وحی آن است که در بارۀ آنچه از آن حکایت دارند نیز مصون از خطایند.
بدین ترتیب، خود وحی با علم حضوری دریافت میشود، و از این جهت، دارای بالاترین درجۀ اعتبار معرفتی است؛ لیکن افزون بر این، چون به کمک عقل، مصونیت پیامبران از خطا و اشتباه در دریافت و فهم و ابلاغ وحی اثبات میشود، راه وحی در باب آنچه از آن حکایت میکند نیز خطاناپذیر است. همچنین با توجه به اینکه معنای اصطلاحی الهام، به اولیای معصوم الهی اختصاص دارد، معرفتهای دینی حاصل از طریق الهام نیز، مانند وحی، از خطا مصوناند، و اعتبار کامل دارند.
اما در بارۀ مکاشفههای مربوط به امور دینی، باید توجه داشت که هر چند خود آنها با علم حضوری دریافت میشوند، هر گونه دخالت دادن پیشزمینههای نبایسته در تفسیر آنها، اعتبارشان را سلب میکند. بنا بر این، اگر علمهای حصولىِ همراه این مکاشفهها بدون تفسیر و دخالت دادن این پیشزمینهها باشند، یقینی و کاملاً معتبرند، و در غیر این صورت، چنین اعتباری ندارند، و احراز این شرایط برای چنین مکاشفههایی غالباً دشوار است، و در صورت نبود دلیل بر صحتشان، نمیتوان با آنها واقعیتی را از دین کشف کرد. افزون بر آن، خود کسی که واجد حالت کشف است و نیز واسطههای دیگری که آن حالت را برای دیگران نقل میکنند، در بیان مقصود و انتقال درست آن، غالباً مصون از خطا نیستند. بدین ترتیب، چنانچه محتوای این مکاشفات با عقل یا نقل قطعی منافات داشته باشد، پذیرفتنی نیست، بلکه با وجود معرفت معتبرتر معارض نیز اعتباری نخواهد داشت. با توجه به این نکته، بر اساس مکاشفه نمیتوان احکامی از دین را که تعبد به آنها با ادلۀ معتبر اثبات شده است نقض کرد، و مثلاً اگر کسی ادعا کند که در حال کشف فهمیده حکم وجوب نماز یا حجاب برداشته شده است، هیچ اعتباری ندارد.
آدرس: قم - بلوار محمدامین(ص) - بلوارجمهوری اسلامی - موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)