چرا برای انسان‌شناسی به عنوان یکی از مبانی اندیشه اسلامی، باید از روش فلسفی، بهره برد؟

زیرا انسان‌شناسی شهودی تعمیم‌پذیر نیست و تنها برای خود فرد شهودکننده قابل درک و کشف است؛ افزون‌ بر اینکه ممکن است در تفسیر شهودها و مکاشفاتْ خطا رخ دهد. همچنین انسان‌شناسی تجربی، به دلیل اختصاص آن به محسوسات و در نتیجه به بُعد مادی و جسمانی انسان، و نیز خطاپذیری روش تجربی، از اتقان لازم برخوردار نیست. انسان‌شناسی نقلی نیز، که با استفاده از متون دینی به تحلیل انسان‌ می‌پردازد، گرچه بسیار بااهمیت و سودمند است، چون خود بر حقانیت متون دینی استوار است، برای این مرحله از بحث به‌تنهایی کافی نیست. از آنجا که در مقام بحث از مبانی اندیشۀ اسلامی هنوز حقانیت متون دینی علی‌الفرض اثبات نشده است،  باید با استفاده از شیوۀ عقلی و بر اساس قواعد منطقی، به تبیین ابعاد وجودی انسان و هدف از آفرینش وی بپردازیم.