فلسفه اخلاق در پی نظامسازی اخلاقی است؛ به طوری که چارچوب منسجمی را برای تعیین ملاک اخلاق، نسبت مفاهیم اخلاقی با واقعیت و راههای کشف احکام اخلاقی به دست میدهد. از آنجا که مفاهیم اخلاقی همانند «خوب و بد»، «درست و نادرست» و «باید و نباید»، در ارتباط با حقیقت وجودی انسان مطرح میشود، تعیین ملاکی مشخص برای این امور هنجاری، به نوع دیدگاه در باب انسان بستگی دارد. برای مثال در صورتی که انسان را موجودی تکساحتی (ساحت مادی) بدانیم، تنها هنجارهایی را برای او در نظر میگیریم که با کمال ساحت مادی او متناسب باشد؛ در برابر، اگر انسان را موجودی دوساحتی بدانیم، افزون بر ساحت مادی، باید هنجارهای ناظر به ساحت روحانی انسان نیز در نظر گرفته شود. بر همین اساس، اصیل دانستن ساحت روحانی یا مادی نیز در تعیین نوع این هنجارها تعیینکننده است. وقتی ساحت روحانی انسان را اصیل بدانیم، هنجارهای ناظر به ساحت مادی نیز باید در راستای کمال ساحت روحانی تعریف شود. همچنین نوع دیدگاه در باب هدف از آفرینش انسان، در تعیین هنجارهای مربوط به انسان مهم است. وقتی کمال غایی در وجود انسان را قرب الهی بدانیم، میباید به ارزشهایی ملتزم باشیم که راه رسیدن به همان کمالاند؛ بر خلاف زمانی که کمال غایی انسان را رسیدن به قدرت یا رفاه مادی بدانیم. بر این اساس، انسانشناسی از مبانی ضروری برای فلسفۀ اخلاق به شمار میآید.
آدرس: قم - بلوار محمدامین(ص) - بلوارجمهوری اسلامی - موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)