نقش انسان‌شناسی را در نظام‌سازی سیاسی توضیح دهید.

مشروعیت سیاسی، ضرورت حکومت، شرایط حاکم و کارگزاران، شرایط قوانین حکومتی، نقش مردم در سیاست و قلمرو مشارکت سیاسی آنها از مهم‌ترین مسائل فلسفۀ سیاست‌اند. دیدگاه‌های گوناگون انسان‌شناسانه در نوع پاسخ به این مسائل تأثیری عمیق دارند. ممکن است کسانی انسان را صرفاً موجودی مادی، و وجود او را منحصر در این دنیا بدانند و مسئولیت او را در برابر خداوند نادیده بگیرند و در نتیجه هدف از آفرینش انسان را نیز رسیدن به رفاه مادی یا تأمین خواسته‌های دنیوی قلمداد کنند. چنین جهان‌بینی‌ای مستلزم آن است که حکومت‌های غیر دینی و دارای اقتدار سیاسی و توانمند در ایجاد رفاه مادی، از مشروعیت سیاسی برخوردار باشند. بر این اساس، قوانین حکومتی نیز می‌باید صرفاً در راستای تأمین رفاه مادی و خواسته‌های دنیوی باشند.

در برابر، زمانی که انسان را دارای ساحت روحانی اصیل و جاودانه و دارای سعادت اخروی بدانیم و هدف از آفرینش وی را قرب الهی بشماریم، با این مبنای انسان‌شناختی، همۀ مسائلی که در حوزۀ فلسفۀ سیاست بیان شد، پاسخ‌های دیگری خواهند یافت. بنا بر این انسان‌شناسی برای فلسفۀ سیاست نیز مبنایی تعیین‌کننده به شمار می‌آید.