واژه ی «مشروعیت» در هر یک از حوزه های جامعه شناسی و فلسفه سیاست به چه معنایی بکار می رود؟
1399/08/12 0 Comments
مشروعيت در دو حوزۀ جامعهشناسي و فلسفۀ سياست بکار می رود و در هر کدام معاني متفاوتي دارد:
الف)جامعه شناسی: در حوزۀ مطالعات جامعهشناختي، که علمي توصيفي، تبييني و تجويزي است و به حقانيت يا عدم حقانيت کاري ندارد، «مشروعيت» ناظر به چگونگي جامعهپذير کردن مردم و توجيه آنها در اطاعت و تبعيت از حکومت است. به همين سبب، در اين حوزه ميکوشند به پرسشهايي از اين قبيل پاسخ دهند: چگونه بايد مردم را تابع حکومت کرد؟ چرا نبايد مردم از حکومت تخطي کنند؟ رهبران و نظامهاي سياسي با چه راهکارهايي مردم را تابع حکومت ميسازند؟
پس اين مفهوم در جامعهشناسي، ناظر به چگونگي موجه نشان دادن حکومت و در ارتباط نزديک با کارآمدي يک نظام است.
ب) فلسفۀ سياست،: اين مفهوم در فلسفۀ سياست، ناظر به منشأ حقانيت حکومت و برحق بودن اوامر و نواهي آن است. دقیق ترین معادل مشروعيت در حوزۀ فلسفۀ سياست، «حقانيت» است. در حوزۀ جامعهشناسي، پرسش اين است که چرا مردم اطاعت ميکنند، اما در حوزۀ فلسفۀ سياست، پرسش اين است که مردم چرا بايد اطاعت کنند. بدين ترتيب پرسش اين خواهد بود: منشأ بايدها و نبايدهايي که حکومت و حاکم صادر ميکنند، کجاست؟ به بيان دقيقتر، حق حکومت حاکم، و الزام مردم در پذيرش آن از کجا ناشي ميشود؟ در مقابل اين مفهوم، واژۀ «غصب» به کار ميرود و منظور از حکومت نامشروع، حکومتي است که جاي حکومت حق نشسته و آن را غصب کرده است.
آدرس: قم - بلوار محمدامین(ص) - بلوارجمهوری اسلامی - موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)